رقابت قابل توجهی در بازار وجود دارد که بین تکنیک های مختلف برش وجود دارد، چه آنهایی که برای ورق فلز هستند ، یا آنهایی که برای لوله ها یا پروفیل ها می باشند. کسانی هستند که از روش های برش مکانیکی یا سایش استفاده می کنند، مانند دستگاه های واتر جت و پانچ، و دیگرانی که روش های حرارتی مانند هواگاز، پلاسما یا لیزر را ترجیح می دهند.کدام یک را باید استفاده کنید؟!

 

با این حال، با پیشرفت های اخیر در جهان لیزر فن آوری برش فیبر، رقابت تکنولوژیکی بین پلاسما با کیفیت بالا، لیزر CO2 و لیزر فیبر فوق الذکر وجود دارد.

کدام اقتصادی ترین است؟ دقیق ترین؟ برای چه نوع ضخامت؟ و برای چه متریالی؟در این پست ما ویژگی های هر یک را توضیح خواهیم داد، به طوری که ما بهترین ها را می توانیم انتخاب کنیم که برای نیازهای ما مناسب باشد.

واترجت

این یک تکنولوژی جالب برای همه انواع متریالی است که ممکن است هنگام برش مانند پلاستیک، پوشش ها و یا پانل های سیمان، تحت تاثیر گرما قرار بگیرند. برای افزایش قدرت برش، می توان از مواد ساینده استفاده کرد که مناسب برای کار با فولاد با اندازه های بیش از ۳۰۰ میلی متر است. این امر می تواند برای مواد سخت مانند سرامیک، سنگ یا شیشه ای بسیار مفید باشد.

پانچ

با وجودی که لیزر در مقایسه با ماشین های پانچ برای برخی از انواع برش ها محبوبیت بیشتری به دست آورده است، اما هنوز هم به این دلیل که هزینه دستگاه بسیار پایین است و همچنین سرعت و توانایی آن برای انجام ابزار فرم و بهره برداری از عملیاتی که با تکنولوژی لیزر امکان پذیر نیست، جایی برای پانچ وجود دارد.

هواگاز

این فن آوری برای فولاد کربنی با ضخامت بیشتر (۷۵ میلی متر) مناسب است. با این حال، برای فولاد ضد زنگ و آلومینیوم موثر نیست.درجه بالایی از قابلیت حمل را ارائه می دهد، زیرا نیازی به اتصال الکتریکی ویژه ندارد و سرمایه گذاری اولیه کم است.

پلاسما

پلاسما با وضوح بالا (high definition plasma) برای ضخامت های بالا،در کیفیت نزدیک به لیزر است، اما با هزینه خرید پایین تر! این از ۵ میلی متر مناسب است و عملا از ۳۰ میلیمتر بی نظیر است، جایی که لیزر قادر به رسیدن به آن نیست، با ظرفیت رسیدن به ضخامت فولاد کربن تا ۹۰ میلیمتر و فولاد ضد زنگ ۱۶۰ میلیمتر. بدون شک این یک گزینه مناسب برای برش پخ است. پلاسما را می توان با مواد آهنی و غیر آهنی، و همچنین اکسید شده، رنگ، و یا شبکه ای استفاده کرد.

لیزر CO2

به طور کلی، لیزر قابلیت برش دقیق تر را فراهم می کند. این به ویژه در مورد مواد با ضخامت کمتر و زمانی که ماشینکاری سوراخ های کوچک مطرح است بسیار مناسب می باشد، CO2 برای ضخامتهای بین ۵ تا ۳۰ میلیمتر مناسب است.

لیزر فیبر

لیزر فیبر ثابت می کند که تکنولوژی ای است که سرعت و کیفیت لیزر سنتی CO2 را ارائه می دهد، اما برای ضخامت های کمتر از ۵ میلی متر! علاوه بر این، از لحاظ مصرف انرژی، ارزان تر و کارآمدتر است. در نتیجه، هزینه های سرمایه گذاری، نگهداری و عملیات پایین تر است. علاوه بر این، کاهش تدریجی قیمت ماشین به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش عوامل مختلف در مقایسه با پلاسما شده است. به همین دلیل، تعداد بیشتری از تولید کنندگان شروع به راه اندازی، بازاریابی و تولید این نوع تکنولوژی کرده اند. این تکنیک همچنین عملکرد بهتر با مواد بازتابنده، از جمله مس و برنج ارائه می دهد. به طور خلاصه، لیزر فیبر در حال تبدیل شدن به تکنولوژی پیشرو است که دارای مزایای زیست محیطی است.

بنابراین، چه کاری می توانیم انجام دهیم وقتی که ما تولید را در محدوده ضخامتی انجام می دهیم که ممکن است چند تکنولوژی مناسب باشد؟ چگونه می توان سیستم های نرم افزاری خود را برای به دست آوردن بهترین عملکرد در این شرایط تنظیم کرد؟ اولین کاری که باید انجام دهیم این است که گزینه های مختلف ماشینکاری را بسته به تکنولوژی مورد استفاده قرار دهیم. یک قطعه به نوع خاصی از ماشینکاری بسته به تکنولوژی دستگاه که در آن فرایند طی می شود، نیاز دارد که بهترین استفاده را از منابع را برآورده می کند،که به این ترتیب به کیفیت برش مورد نظر می رسد.

زمان هایی وجود خواهد داشت که یک قطعه تنها می تواند با استفاده از یکی از تکنولوژی ها اجرا شود. بنابراین، مابه سیستمی که از منطق پیشرفته برای تعیین مسیر تولید خاص استفاده می کند، نیاز داریم. این منطق عواملی مانند متریال، ضخامت، کیفیت مورد نظر یا قطر سوراخ های داخلی را در نظر می گیرد، بخش هایی را که ما می خواهیم آنها را تولید کنیم، از جمله خواص فیزیکی و هندسی آن، و نتیجه گیری می کنیم که مناسب ترین ماشین که می تواند آن را تولید کند کدام است؟

هنگامی که دستگاه انتخاب شده است، ممکن است شرایط بار اضافی روبرو شویم که مانع تولید حرکت به جلو می شود. نرم افزاری که سیستم مدیریت بار و تخصیص به صف های کاری را دارد، توانایی انتخاب یک نوع ماشینکاری دوم یا دومین تکنولوژی سازگار را برای فرایند قطعه مورد نظر با یک دستگاه دیگر که در وضعیت بهتری قرار دارد را دارا می باشد و اجازه می دهد تا فرایند تولید سر موقع انجام شود.حتی ممکن است کار را به برون سپاری بفرستد، در صورتی که ظرفیت اضافی وجود نداشته باشد. به این ترتسب از دوره های خالی جلوگیری می شود و تولید را کارآمد تر می کند.

همانطور که می بینیم،برش اختصاصی و استفاده از تکنیک های مختلف برش برای هر مورد خاص نیز شامل استفاده از نرم افزار CAD / CAM است که قادر به استفاده و ترکیب این ماشین ها در یک سیستم واحد است. علاوه بر این، باید دارای امکان اختصاص و مدیریت دستگاه ایده آل باشد، ترکیب هر دو تکنولوژی و شرایط کاری و همچنین باید همیشه با کیفیتی که مورد نیاز است، به بهترین نحو ممکن و با توجه به زمان تحویل به ما امکان تولید را دهد.